سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
سدر بهشتی
منابع طبیعی موهبت الهی است.قدردان باشیم.
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 3
کل بازدید : 77325
کل یادداشتها ها : 17
خبر مایه


مثل یک خواب بود، یک رویای شیرین. تاقبل از این روز خودم هم باور نمی کردم شاید یک روزی نفر اول مملکت، ولی امر تمام مسلمین جهان، نایب امام زمان(عج)،مرجع تقلیدخیلی از مسلمونا بخواد صیغه عقدمونو جاری کنند. یا نه اصلا بتونم با یه فاصله کم ایشان را زیارت کنم .چه به رسه به اینکه اسم منو صدا کنن و از من اجازه بگیرن که وکیل بنده بشن.

مثل یه آدم بهت زده بودم. احساس می کردم اطرافیانم بیشتر تو حس بودن، هم شوق بیشتری داشتن هم بیشتر درک می کردن که دارن خدمت چه بزرگواری می رسن. اصلا شاید این توفیق که شامل حال ما شد ، به خاطر اون 20 نفری بود که ما رو همراهی کردن.  

بعد از گذشتن 2-3 گیت بازرسی (تو بازرسی ها مرتب سراغ عروس رو می گرفتن ولی من نمی فهمیدم چرا؟)بالاخره وارد یک حیاط کوچک و باصفا شدیم حدود 100متری می شد. چند باغچه گل و درخت داشت. محافظ ها ما رو به سمت راست اتاقی که چند پله می خورد راهنمایی کردند رفتیم بالا 30 -40 نفری آدم آنجا بود. کفش ها مرتب دم در اتاق بودند .راهنمایی شدم به سمت ردیف اول.(تازه فهمیدم چرا سراغ عروس را می گیرند).

اتاق مستطیل شکلی که انگار دو اتاق مربع بوده اند و دیوار وسط را نصفه برداشته اند. حالت بیرون آمدگی دیوار این نظریه را تایید می کرد.اتاق با موکت قهوه ای رنگی مفروش بود.3/2 اتاق با مهمان ها پر شده بود و روبروی اتاق دست چپی صندلی قرار داشت.سمت راست صندلی یک کناره سفید گذاشته بودند. 7 زوج بودیم. آقایان داماد از سمت چپ نشسته بودند و 7 عروس خانوم سمت راست. من نفر ششم عروس‎ها بودم فاصله‎ام  با صندلی شاید 4 متر بیشتر نبود.

سمت چپ صندلی پرده‎ای بود. بعد ازدقایقی نشستن و انتظار، هنوز حتی به فضای اتاق هم عادت نکرده بودم. پرده کنار رفت. همه با احترام بلند شدیم. درب پشت پرده باز شد، از لای در، یک حیاط دیده می‎شد که شبیه به حیاط قبلی باغچه داشت.

روحانی‎ای با عمامه سفید وارد شد. بعد از چند لحظه متوجه شدیم حجه الاسلام گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری هستند. بعد از نشستن و سلام و احوال پرسی شروع کردند به تذکر دادن چند نکته (فضا تا حدی رسمی بود ولی کم کم داشت صمیمیت جای آن را می‎گرفت)

golpayegani

« اول اینکه عروس خانم‎ها با همان بار اول بله بگویند برای اینکه وقت گرفته نشود.

«دوم اینکه اگر زوج ها صیغه‎ی محرمیت خوانده‎ اند و هنوز مدتی از آن باقی مانده باید آقایان دامادها مدت باقی مانده را به عروس خانم‎ها ببخشند تا صیغه‎ی عقدی که جاری می‎شود، معنا پیدا کند.

و ...»

 


+ گفت من با بابارفتیم بهشون پول دادیم اونایی که تو تلوزیون بودن ودیگه از خرید اسباب بازی حرفی نزد.امروز من خوشحالم که پسر4سال و نیمم دیگه میتونه در غم بقیه خودش رو شریک کنه.لطفاسر نمازاتون برا حسین دعا کنید سرباز خوب امام زمان باشه.ممنون.


+ امروزپسرم گفت مامان،بابای فلانی خیلی خوبه.پرسیدم چرا؟گفت آخه خیلی چیزابراش میخره خیلی اسباب بازی داره.بهش گفتم خوب ماهم میتونیم بخریم توهم می تونی داشته باشی ولی درسته که تو یه عالمه اسباب بازی داشته باشی ولی یه نفر گشنه باشه حتی پول نداشته باشه نون بخوره؟میخوای عکساشونو نشونت بدم؟اومدم عکسای بچه های سومالی رو نشونش بدم که.....






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ